عید قربان
سلام عشقم عیدت مبارک البته با یک روز تاخیر دیروز وقت نشد بیام وب.آخه تا شب مهمون داشتیم.صبح که میخواستیم گوسفند قربونی کنیم شما خواب بودی بعد که بیدار شدی با تعجب به لاشه گوسفند نگاه میکردی.عمه ها هم تا شب اینجا بودن و شما کلی باهاشون بازی کردی. اول مهر کوچولوی من شروع کرد به خزیدن و چند سانتی خودشو کشید جلو، بعد کمی پیشرفت کرد و چند سانت به چند متر تبدیل شد اسمتو گذاشته بودیم کرم خاکی کوچولو. الان هم تلاش میکنی تا روی زانوهات بایستی همینطور تلاش کنی تا چند روز دیگه کامل چهار دست و پا راه میری. کله هم میزنه این شیطون، هرکی سرشو میاره جلو و میگه حسام کله بزن، زود سر...
نویسنده :
مامان شیرین
22:48